اینجا قرار بود نوشته طنز باشه.نه تراژدی.

من نباید اون نوشته رو مینوشتم وشما رو ناراحت میکردم.خوب خواستم شما هم بدونید که هیچ کس نیست که مشکلی نداشته باشه. اینجا قرار بود نوشته طنز باشه.نه تراژدی. البته من به دعای شما خیلی نیاز دارم. یادتون هست بهتون گفتم که من به معجزه اعتقاد دارم. دیروز واقعا شنیدم که معجزه چطور میتونه باشه. دکتره 2 بار از مهره ی گردنش عکس میگیره ولی خیلی براش عجیب بوده که مهره شکسته ولی به نخاع صدمه وارد نشده .وای حالا تنها مشکلی که داره و نمیتونه باهاش کنار بیاد اینه که باید سرش رو تیغ بزنه. برا یه دختر سخته که تو مدت 4 ماه کچل باشه.آرزو میکنم که هر چه زودتر خوب بشه.

 

راستی در مورد غلط املایی هام باید بگم که  کیبورد من برچسب فارسی نداره و من هم تو تایپ فونت فارسی یکمی مشکل دارم.یکمی

این نوشته قرار بود امروز نوشه بشه . پس شما ناراحت نباشید. و نوشته امروز رو بخونید.این وبلاگ قراره طنز باشه

---

 

من الان ,من اون نیستم.  اون ,من الان ,من اون نیستم. اون الان , من اون نیستم. من اصلا الان او نیستم که تو فکر میکنی. گرفتی چی میگم؟ یا دوباره توضیح بدم

 

Just pray

وقتی فکر میکنی که میگن یکی رفته امامزاده وشفا گرفته برات سخته که باور کنی.ولی من میدونم چه جوریه. فکر میکنی کسی که رو به مرگه یک دفه پا میشه ورو به جمع میکنه میگه برام قهوه بیارید. نه اصلا این طور نیست.یک نفر رو میشناختم که دکترا جوابش کرده بودن و میگفتن کاری از دست ما بر نمیاد با ید مقاومت بدنت در برا بر بیماری زیادشه بعد ما میتونیم عمل رو انجام بدیم . ولی نمیتونست و شب که خوابید و صبح بلند شد. دید رو تخت بیمارستان خوابیده و دکترا هم عملش کردن و کار تموم شده. اینجوریه.

  هرکی یه مشکلی داره. یکی زن میخواد پول نداره. یکی پول میخواد کار نداره. یکی کار میخواد اورضه نداره. یکی امریکا میخواد ویزا نداره. یکی شوهر میخواد جهاز نداره. هر کی یه مشکلی داره

 

Just Kan Sologhon

حتما فهمیدید که آقا محمد با رفیقشون آقا سعید شب قدر رفتن امامزاده صالح . خوب من هم میخواستم کم نیارم رفتم به سمت امامزاده داوود. خدا وکیلی جا بود شما رفتید از اونجا دماوند پیداست. خدا وکیلی جا بود. اخه مرد مومن تو زمان شما همه هرکول بودن وقوی و قدرتمند . تو زمان ما جوونا هم زوار در رفته ان. تا اون بالا نمیتونن برن. البته با من با آزانس رفتم(الاغا رو میگم)حال داد اقا بد فرم.سر راه امامزاده نورالدین و بیبی کوکب هم رفتیم .البته من اول نمیدونستم بعد فهمیدم همونجاییه که سیتا اومده معجزه میخواسته(مسافری از ری) .من اول فکر کردم منظور از 30 تا یعنی 30 نفر اومدن با هم معجزه میخواستن ببینن. ولی بعد میفهمم که این 30 تا یه تا است(یعنی 1 نفره).

 هی میگم تبعیض نژادی شما گوش ندید . بی بی کوکب رو برده اون گوشه موشه ها. خودش سنتر(مرکز) امامزاده نشسته. احتمالا  آخرای عمرشون با هم مشکل پیدا کرده بودن.

ولی واقعا من در اجبم که اینا اینجا ها رو چه جوری پیدا میکنن.

حالا شما نقش کن سولوقون رو اینجا پیدا کنید که من تیتر زدم :  فقط کن سولوقون

 

---

   شعار هفته:

ASL PLZ?                       

 

عشق طنز:

 

1-به چشمام نگاه میکنی

با لحن مهربانی به من میگی:

بو میدی.

************

2- امشب قراره تو بیای

ساعت 12شبه

هنوز خبری نیست!!!

زنگ میزنی و با ناراحتی به من میگی:

پنچر کردم.زاپاس هم ندارم

 

 موفق باشيد